نتایج جستجو برای عبارت :

دلبسته یاران خراسانی خویشم۲

هرکس دلبسته دنیا و مردم دنیا شود 
مبتلا به سه رنج می شود 
اندوه بی پایان
آرزوهای دست نیافتنی 
و نا امیدی 
امام صادق علیه السلام
 
***************************
خداوندا دلم غرق آرزوهاست درحالی که دستانم ناتوانند 
یا دستانم را توانمند بگردان یا روحم را توانمند به بیرون کردن آرزوهای دست نیافتنی 
هرکس دلبسته دنیا و نردم دنیا شود 
مبتلا به سه رنج می شود 
اندوه بی پایان
آرزوهای دست نیافتنی 
و نا امیدی 
امام صادق علیه السلام
 
***************************
خداوندا دلم غرق آرزوهاست درحالی که دستانم ناتوانند 
یا دستانم را توانمند بگردان یا روحم را توانمند به بیرون کردن آرزوهای دست نیافتنی 
جای تو را زن دیگری پر کرده 
زنی که من هم جای شوهرش را پر کردم
گله ای نیست من عادت دارم 
تو هم زیاد به دلت بد راه نده
مرد تو هم روزی زنی غیر از تو را دوست می داشت
مثل تو که قبل از او دلبسته ی در باز کردن من بودی
حال این شهر زیاد خوب نیست 
شهری که هیچ کدام از آدمها عشق اول هم نیستند...
آن چنانی که تو..
آنچنانی که من..
آنچنانی که همه آدم ها...
 
#رسول_ادهمی
به نام خدا 
 
۲۱شهریور عصر روز پنج شنبه در تلگرام و کانالی ،عنوان مسابقه ای توجه مرا به خود جلب کرد.قرار بود تک مصرعی به مصرع زیر اظافه کنیم.《به تو دلبستم و غیر تو کسی نیست مرا》
راستش با خواندنش یادِ کسی که به او دلبسته ام، افتادم. چون قبل ها هم شعرایی گفته بودم 《البته اگه بهشون شعر گفت》تصمیم گرفتم منم در مسابقه شرکت کنم . دلبسته خود را مقابل خود فرض کرده و مصرع بالا را چندین بار برایش خواندم. تا اینکه موضوع بعدی حرفم مشخص شد و با کمی ویرایش
بعضی وقتها دلم میخواد با بعضی از آقایون هم صحبت بشم. 
مثلا اونایی که یه حسی بهشون دارم.
دوس دارم سراغمو بگیرن.. بهم پیام بدن.. هوامو داشته باشن..
ولی نمیدونم چرا وقتی واقعا این کارو میکنن هیچ حسی ندارم!
یعنی واقعا موفق شدم دلبسته و وابسته کسی نشم؟
نمیدونم این خوبه یا بد!
... شما هم شبا اینطوری میشید؟ 
بعضی شبا که دلیلش برام واضحه طوری که احساس شدیدی  عین نیاز و دلتنگی میاد سراغم!  دلتنگی نسبت به همونی که دلبسته اش هستم.  همش میاد به ذهنم.. چشمامو چه ببندم و چه باز باشند انگار توجهم دنبالشه که کجاست..و در چه حال میتونه باشه!
و این باعث میشه که ترغیب بشم مستقیم سراغشو بگیرم!    (تا بتونم به آرامشی نسبی برسم و خوابم ببره)
دلتنگتر از تنگ تر از تَنگی تُنگیماهی شده ای تانفست سخت بگیرد؟دلتنگِ هوا در قفسِ تنگِ اسارتبستند پرت را که دلت ساده بمیرد؟
دلتنگ شدم، َتنگ شده خُلق و دلم بازدنبال هوای تو شده راهی پروازامشب منمو تنگ و قفس یار کجایی!امشب منم آن ماهیِ دلبسته به پرواز
 خانطومان چند روز بود برای پانسمان زخم پهلوش پیش ما می‌اومد، بهش میگفتیم برات کاور دارم درست سایز تنت، گرم و نرم. می خندید و اکثر اوقات از دستم در می رفت خدا میدونست که با دیدنش چه انرژی ما میگرفتیم، تو این گیر و دار چشمم خورد به انگشتر دستش، گفتم مومن تو که می خوای کورنت نوش جان کنی لااقل انگشتر و بده. راضی نمی شد. میگفت نمشه، تو اون مدتی که تا قبل از مرخصی آمدنش همش راجع به انگشترش حرف میزدم، از شهادت و انگشتر و سید ابراهیم، یه روز اومد اصلا ب
از جبهه می گفت .. از کشته شدن .. از ترس از مرگ .. از رسوایی انسان که چه دلبسته، و ناآماده برای دیدار اوست .. تنهایی و نبودن راه برگشت .. از روز روشن شدن شب تاریک غرب کشور در جنگ .. از توسل به امامزاده موقع نزدیک شدن تیر دشمن و جواب گرفتن .. از تکه های بدن رزمنده که به دوش می کشید .. از رفاه زده های فراری از جنگ با متجاوز به خاک وطن .. 
 
 
اما امروز مرگ رو خییییلی از خودش دور می دید .. 
شاید من هم جای او بودم امروز بیش از هر کسی دیگه مشتاق عاشقی کردن با دنیا ب
در مراسم سی امین سالگرد رحلت امام (ره): این جاذبه بی نظیر امام بزرگوار ناشی از چیست؟ خدا مختصات شخصیتی و موهبتهایی را به او داده بود که در کمتر کسی در این حد جمع میشود. امام، انسانی بود شجاع، باحکمت و باتدبیر، پارسا و پرهیزکار، دلبسته به خدای بزرگ و ذکر الهی، ظلم ستیز، طرفدار و حامی مظلوم، استکبار ستیز، عدالتخواه، صادق با مردم و اهل مجاهدت دائم در راه خدا. هر کسی با این خصوصیات باشد، دلها به سمت او جذب میشود.
در عشق تو چون عاشق چشم بسته ترم من،پیش همه کس شاعرِ برجسته ترم من!♥️
دیدی که کَسی خَسته شود از نفسِ خود؟پیشَم که نَباشی تو، از آن خسته ترم من!
من سوختم و مُهر زدم ‌بر لبم از درد!گفتم تو نبینی که دَمی خسته ترم من!♥️
گفتم بکشم درد و پریشان نشوی تو ‌‌‌...گفتی که پریشان که نه! دلبسته ترم من!
در پاسخِ این جمله‌ی خوبی که تو گفتی،باید که بگویم به تو وابسته ترم من!☺️
چِشمِ تو شده باعث این شعر و غزل هاپیش همه کس شاعرِ برجسته ترم من...☺️
#ضمیر #میم_پناه
نیستم عضو جناح و حزب و باندو دسته ای خوش ندارم تا که باشم عنصر وابسته ایمستقل مستقلمم ، با نگاه خاص خودمنبعث از دیدگاه رهبر وارسته ای نیست مفهوم سخن اینکه تحزّب خوب نیست،آرزو دارم به کشور پا بگیرد هسته ای کار حزبی را دهد تعلیم با دیدی درستنه فراماسونری با سازو کار بسته ایجوشش احزاب ملی آرزوی هرکسیضد حزب دولتی در پستوی دربسته ایکی شود دولت برآید از دل احزاب ما تا به آن دلبسته هر آزاده ی دلخسته ای ؟#احمد_یزدانی
 
زنبوردلبسته هیچ گلی نمی شود. از انواع گلها شهد جمع میکند، اما دلبسته نمی شود. بسوی گل سرخ و گل همیشه بهار میرود، بسوی گل نیلوفر می رود، از گلی به گل دیگر حرکت میکند امادلبسته ووابسته نمیشود.  دومین چیزی که باید به یاد داشت این است که:  اگرچه زنبور از گلهای بسیاری شهد جمع می کند، هیچ گلی را نابود نمی سازد.زنبور بسیار ماهر و ملاحظه گر است. به گلها آسیب نمی رساند.در حقیقت گلها وقتی زنبور به رویشان می نشیند بسیار خوشحال می شوند و به خود می بالند.
 
ما عاشق و دلبسته و حیران شماییم
تا روز ابد ریزه خور خوان شماییم
عشق است غلامی ز غلامان شماییم
در هر دو جهان دست به دامان شماییم
ای آیت حق ، گوش به فرمان شماییم
ای خاک مزارت شده آرامش دل ها
احیای بقیع و حرمت خواهش دل ها
حبت سبب مستی و آسایش دل ها
اشک غمتان علت بخشایش دل ها
ما تا به ابد مضطر و گریان شمائیم
در نیمه ی شب قلب شریفت که شکستند
سجاده کشیدند و ره میکده بستند
این بد دهنان جملگی از نطفه ی پستند
رفتید پیاده همه بر اسب نشستند
زین غم همگی پاره
دانلود آهنگ جدید آفو به نام خودت باش
Текст песни Khodat Bash Afo
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باشБудь сумасшедшим и люби свою удачу
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باشВеселитесь с окружением
یک لحظه نخور حسرت عمرو که نداری

ادامه مطلب
برایت آرزو دارم،هر برگی از این تقویمحَوِّل حالِنا باشد برای ِ اَحسن الحالت...——-سال جدید بهار واقعی را در دلهایمان خواهیم داشت , به دور از قیل و قال و عادت های هر سال این بهار به اجباردور شدیم امّا نزدیک ترمنع شدیم امّا دلبسته تربهار واقعی همین امسال استدر دلهایمانحال دلتون خوبعیدتون مبارک
هر چقدر قبل از ازدواج باید مراقب باشیم که دل هامون دلبسته و عاشق و بیچاره ی کسی نشن، بعد از ازدواج چندیدن و چند برابر باید مراقب این قضیه باشیم.
قبول کنیم یا نه، بالاخره ما همون آدم هاییم. همون آدم هایی که کم کم از یکی خوششون میاد و یدفه میشه تمام فکر و ذکرشون.. ما همون هاییم و خدایی نکرده اگه زندگی مون ذره ای سرد شه یا بعد از چند سال دیگه جذابیت دوران عقد رو نداشته باشه و اتفاقات زندگی به سمت معمولی شدن بره برامون.. قلبمون میفته دنبال پر کردن این
من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم
شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است
شبیه بودن گل های بی شمیم به هم
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
 
تو را دوست دارمو این دوست داشتن حقیقتی است ڪه مرا به زندگی دلبسته می‌ڪند...
 
شده آنقَدَر محوِ چشمهایش باشىکه صدایش را نشنوى...؟
 ❤️❤️❤️
 
ـن مـیـتونـم... دنیارو... یه دســتــی فتح کنم!! به شرطـی که... اون یکی دسـتـمو تــو گرفته باشی
 
❤️❤️❤️
 
احســــــاست عاشـــقانه هایت لحظه های بودنــــت همــه را دیــوانه وار دوستـــ دارم امّــا هیچـکدام به دوست داشــتن خودتـــ نمیرســـد . .
❤️❤️❤️
اگه سلطنت بلد نباشم سلطنت نمیکنمٍ اگه ز
ریشه های آفت زده را با تبر می زنند که درخت جان بگیرد. که شاخه های جوان تنومند شوند.  به باروری برسند و رشد کنند . خرافات آفت شاخه هاست، اگر به ریشه رسد،ریشه های درخت را می خشکاند.  جهل هم آفت است.  آفت درخت هزار ساله را می خشکاند. عمر انسا. که چیزی نیست.  
چه چیز دنیای تاریک را روشن می کند،  روشنی  بخش. دل چیست؟  بدون عشق زندگی رنگ می بازد.  و معنای زندگی در فاصله نیست.  فاصله از عمق و عمر عشق می کاهد.  عشقی که عمر آن  چند روزی باشد، بلاشک هوس می شود.
تا فریاد نکشم هیچ کس از درد من با خبر نخواهد شدفریاد هم که میزنم انگار دیوانه دیده انددیده اند دیگر..دیوانه ای که خیره شدهبه کارِ جهانو فرداراو فرداها را از تویَش میبیندو تنها غمش در عالم اینست؛دیوانگی نکردن..دیوانه ای که محبوس در زمین،بهِ پَرواز دلبسته است..به رفتنی بر فرازِ آفتاببه رسیدنی بی توقف..به عشقی جاویدان..به بقایی برای دیوانگی کردن..نه فریآد..که خُدا داند..
داردخدا تشکراز زائرین مولا/دنیا حماسه دیده دراربعین مولا/احمد و اهل بیتش ممنون ازحسین است/مملوشده به عالم هرلحظه دین مولا/اجرشهیدداده درکربلابه زائر/پای پیاده رفته تاسرزمین مولا/ازوحدت وبصیرت دشمن شکست خورده/عشاق زینب اوشد همنشین مولا/پیغام کربلارا سجادوزینب آورد/باشد ولایت حق هردم امین مولا/دلبسته شهادت شیعه به افتخار است/دراربعین رسیده داغ حزین مولا/دنیاکنون ببیند عزت برای شیعه/بنگرکه کسب کرده آن آفرین مولا/ذکرحسین وزینب آمادگی ببا
تکیه‌ی‌ بنده‌ روی جوانها است؛ می‌بینید که غالباً دلبسته‌ی جوانها و امیدوار به جوانها هستم برای آینده؛ منتها آن جوانی که میتواند پیشران حرکت عظیم کشور به سوی تمدّن نوین اسلامی باشد کدام جوان است؟ چه ‌جور جوانی است؟ 
بنیه‌ی معنوی اینجا معنا پیدا میکند؛ جوانی که با انگیزه است، با ایمان است، با خِرد است، قدردان توان خویش است، اهل کار است، اهل ابتکار است، توکّل به خدا دارد، اعتماد به نفس دارد.
ادامه مطلب
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش!
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!  
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم ومنّت
منّت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!
صدسال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
و عشق
تنها عسق
تو را به گرمی یک سیب می کند مانوس
و عشق
تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن...
عشق واقعا همین گونه ست. همین طور که "سهراب" به تصویر می کشد. فقط عشق است که می تواند تو را دلبسته ی عطر یک سیب کند! و فقط عشق است که به تو احساس پرواز می دهد. احساس رهایی از هر چه به زمین تعلق دارد.
حس عشق و حس زندگی, چه بسا تمام احساسات کاذب و منفی را از تن بزداید
نمیدونم چرا حس میکنم فقط دلم میخواد که بنویسم. فقط و فقط بنویسم
                                  


صداى تلوزیون بلند بودشنیدم که مجرى گفت:براى هم دعا کنیم خدا بهمون سلامتى بدهکه بالاترین نعمته…و من فکر کردمکه بدون محبتتحتى سلامتى هم به دردم نمیخوره…که بالاترین نعمتمحبت توست…که اصلا دوست داشتنت نشونه ى سلامتیه...برامون دعا کنخدا بالاترین نعمتمون روروز به روز بیشتر و بیشتر کنه،روز به روز دلبسته ترِ تو باشیم…
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پروبال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش

محمد اقبال لاهوری
متولد 1256
مرگ 1317 در سن 60 سالگی
شاعر، فیلسوف، سیاست مدار و متفکر
مسلمان اهل پاکستان
از بچگی همینجوری بودم اگر چیزی یا کسی را دوست داشتم دیگر از جانم برایش مایه میگذاشتم اصلا برایم مهم نبود خوب است یا بد است مهم این بود که من دوستش داشتم دلبسته اش بودم 
بد است خیلی بد است  از همه چیزم به خاطر دوست داشتنم میزدم هنوز هم همینطوریم  
نمیدانم شاید هم خوب است اگر چیزی ارزش دوست داشتن داشته باشد........
یکبار کلاس دوم دبستان بودم پدرم بعد از مدت ها ماموریت بودن  آمده بود سوغاتی برایم گل مو آورده بود 
گل موی دوست داشتنی سبز من هم از بچگی
یکی از شاگردانم عادت داشت دروغ بگوید. به او گفتم که شیوه نادرستی است و سبب میشود که دیگران نیز به او دروغ بگویند
گفت"مانعی ندارد..جون نمی توانم بدون دروغ سر کنم"
یک روز پای تلفن با مردی صحبت میکرد ک صمیمانه به او دلبسته بود. رو به من کرد وگفت:(حرفهایش را باور نمیکنم. می دانم که به من
دروغ می گوید.)) گفتم: خب، خودت هم دروغ میگویی. پس دیگری هم باید به تو دروغ بگوید. و مطمئنا این شخص همان کسی خواهد بود که
می خواهی از او راست بشنوی)) چندی نگذشت ک دیگر بار
این ده مورد ویژگی های بچه های طلاق است. بیشتر از همه کدوم اذیتتون میکنه؟
قراره این ده ویژگی رو تبدیل به سِلاح جنگی بکنیم برای زندگیمون! از نقطه ضعفامون نقطه ی قوت میسازیم✌✌

۱.ما دور و بر خودمان دیوار می‌سازیم
۲.ما بیش از حد دلبسته و چسبیده به وسایل‌مان هستیم
۳.ما یکی از والدین را به دیگری ترجیح می‌دهیم
۴.ما از تعهد می‌ترسیم
۵.ما آدم‌های متقلب را دوست نداریم
۶.ما بیش از حد منتقد هستیم
۷.ما از اطلاعات و ارتباطات استقبال می‌کنیم
۸.ما به خواهر
«من، هر چه از داستان ورتر بینوا جسته و یافته ام، همه را در این دفتر گرد آورده ام و پیشکش شما می کنم و می دانم که از این بابت قدردانم خواهید بود. چه، یقین که از روح و منش او ستایش و محبت، اما از سرنوشتش اشک خود را دریغ نخواهید داشت.»
کتاب اول
چهارم مه‎ی 1771
چه قدر خوشحالم که گذاشته ام و رفته ام! دوست عزیز، راستی که قلب آدمی چیست! من، تویی را که دوست دارم و دلبسته اش هستم می گذارم و می روم و خوشحالم! می دانم که تو می بخشی‎ام. آخر مگر آشنایی های دیگرم ر
دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند
حال یک دیوانه را دیوانه بهتر می کند!

در نگاهش یک سگ وحشی رها کرده و این
جنگ بین ما دو تا را نابرابر می کند

حالت پیچیده ی مویش شبیه سرنوشت
عشق را بر روی پیشانی مقدر می کند

آنقدر دلبسته ام بر دکمه ی پیراهنش
فکر آغوشش لباسم را معطر می کند

رنگ مویش را تمام شهر می دانند ، حیف
پیش چشم عاشق من روسری سر می کند

با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند

دوستش دارم ولی این راز باشد بین ما
هر کسی را
زندگی مثل یک سفر طولانی به هم پیوسته در چهار فصل سال است. هر منطقه‌ای به فراخور شرایطی که دارد و آب و هوایش، رفتاری را می‌طلبد. کوه در زمستان یک اقتضایی دارد، دریا در تابستان، یا جنگل در هوای بارانی چیز دیگری. منطق ما اگر حرکت بر طبق عقلانیت و منطق باشد، برای هر کدام فکری می‌کنیم و آماده می‌شویم. فکر نمی‌کنم دیگران در مورد کسی که با لباس شنا می‌رود کوه و با کیف کوهنوردی می‌پرد توی دریا قضاوت جالبی داشته باشند، گذشته از آن، وقتی همه جا پوشی
محدثه در روزگار ما، کودکان بی آنکه عاشق باشند از انتظارها می گویند و خالصانه زمزمه می کنند که رفت و قلبم مرا تنها گذاشت! در زمان ما عاشق کم هست و فریادهای عاشقانه زیاد! محدثه متوجه شده ای؟ که برایت ترانه های عاشقانه نمی فرستم؟ زیرا نمی خواهم عشقم را هم سان افرادی ببینی که در خیابان ها بدون اینکه قلبشان به تپد اما نعره می زنند! در عصر ما هوس جایگاهی والاتری دارد تا احساس پاک دوست داشتن. کم نیستند انسان های که بر آن ارزش می گذارند! اما هوس نمی توا
گوگل پلاس میمیرد.فردا نه پس فردا...برخلاف خیلی از شما، هیچ وقت فراموشش نکردم.اصولا هیچ چیز را نمی توانم فراموش کنم. گاه و بیگاه بهش سرمی زدم. فقط می خواندم و می چرخیدم. بدون هیچ فعالیتی که نشان از بودنم باشد. مثل فرزندی که پای بستر پدر. بیمار در کما فرورفته اش، می نشید و فقط تماشا می کند. بدون هیچ حرف یا نوازشی.از وبلاگ شروع کردم و وقتی همه فیس بوک بازی می کردند، به دعوت عزیزی، اکانت پلاس ساختم و تا همین امروز دلبسته اکانتم هستم. از گوگل پلاس چیزی
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-عشق رنگ وبوی الهی دارد- هم به های است و- هم به هوی- های وهوی توئی- هم دراین جا ئی وهم درانجا ئی-هم به در جامی وهم درسبوحی-به هم مرادی وهم به تو مریداند-هم به در پیام ای وهم درکلام-هم درسفید هستی هم درسیاه سیاه -من همان   که توگویی تو همانی که خودگویی- نه چنین ام که توخواهی –توچنانی که –من خواهم-هم سماواتییم هم زمینی ام-به زنجیر توبسته  وبرده دینم- برای دل تنهایم توجام شرابی من اب سرابم گرفتاررتوام انچنان حق
رسول خیلی دست و دل باز بود
حتی با ارزش ترین وسیله زندگیش رو به راحتی میداد به رفیقش ، یعنی اصلا وابسته به چیزی نبود...
یادمه یه بار یه ماساژور خریده بود که تقریبا گرون بود
یه ماه بعدش که سراغش رو ازش گرفتم گفت یکی از دوستاش ازش خوشش اومده و رسول هم خیلی شیک داده بهش!
وقتی به چیزی دلبسته نبود خب از چیزی هم دریغ نمیکرد
البته بماند که من خیلی حرص میخوردم
نقل از برادر شهید

@ra_sooll
روز ها و این بلند شب ها، همچون موج های زوال بر ساحل وجودم در یک جزر و مد دائمی در حال محو کردن هرآنچه هستند ک از خود به یاد دارم. سرنوشت یک وجودِ دلبسته ی از دست داده، جز این چ می تواند باشد؟ مگر غبار را برای چه آفریده اند. تکرار و روزمرگی، دارو های تلخ و فراموشی آوری هستند اما، برای چنین درمان هایی دگر بیش از حد گذشته است کار از کار. در تاریکی و سکوت، محکوم به زوال و نا امیدی. تنها ماندن، آنچنان ک دانته ورودی جهنم را توصیف می کرد. جایی بی هیچ آتشی،
من چند سال پیش رفتم برای بچه هام حساب باز کنم کارمند بانک گفت نمیشه رییس بانک گفت مادر میتونه حساب قرض الحسنه باز کنه خلاصه حساب قرض الحسنه باز کردم هر ماه هم پول توش میریختم . یروز گفتم چه حساب بیخودیه نه سود داره نه تو قرعه کشی برنده میشیم. خلاصه رفتم بانک گفتم میخوام این حساب که به اسم بچه هام باز کردم رو ببندم . کارمند بانک گفت نمیتونی پدرش باید بیاد ببنده گفتم من خودم باز کردم گفت درسته ولی پدرش فقط میتونه ببنده . گفتم چه قانون عجیبیه خیلی
چیزی در دلم می‌شکند. انگار که غرورم باشد. عقلم به دلم _شماتت بار _ میگوید دوباره به سراب دلبسته بوده‌ام.راستش من نمیدانم چه نصیب تو میشود که این چنین بنده‌ات را تشنه راهی سرابش میکنی و وقتی روشنایی اشک ِ شوق ِ رسیدن به چشمانش می‌افتد با روشنایی اشک ِ نرسیدن طاقش میزنی.عادت کرده‌ام به گریه کردن در دلم، بیصدا...ارام...با خودم و خودت در میان جمع.پایم به راه نمی‌اید. اما پیاده و تنها را هنوز خوش‌تر دارم. از دیگران خداحافظی میکنم و راهی خانه میشوم
آنقدر درگیر درس ها و ایاب و ذهاب بودم که نفهمیدم کی تولدت آمد و کی تمام شد. شب ولادتت بود که بلیطم اکی شد و راهی تهران شدم. صاف رفتم تخت طبقه سوم و ولو شدم تا دم رسیدن. هنسفری میخوانْد: دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم. حسرت اینکه بعد از چند سال، روز تولدت کنارت نبودم، قلبم را می‌فشُرْد. همه کارها عجله ای شد و فرصت زیارت قبل سفر پیدا نکردم. خودت میدانی که من هیچ وقت حتی یک بار، آن دعای وداع که در زیارت نامه هست، نخواندم. کسی که دلبسته به نور و
 
 
دیروز که تو وبلاگ پست نزاشته بودم  کلی پنچر بودم. راستش نه مشغله ی کاری داشتم نه هیچی! همینطوری پست نزاشتم گفتم ببینم چی میشه! ولی واقعا روی من اثر داشت و تا شب دپرس بودم و همش فک میکردم چیزی گم کردم. از بس به نوشتن و گشتن تو وبلاگم عادت کرده بودم یه روز نوشتن ناراحتم کرده بود. با اینکه وبلاگم خالی از هر ادمی هست:) اما اونقدر دوسش دارم که با یه دنیا عوضش نمیکنم. چون عین یه دوست نزدیک شده برام!داشتم به این فکر میکردم دلبستگی و وابستگی چقد زود ات
بغض های بی هوا
گریه های بی امان
قبضِ روح های بی دلیل
این همه را نمی فهمم...
کاش معنای تک تکِ
این گرفتگی ها را می دانستم!!!
دلم این روز و شب ها
بی هیچ بهانه ای زار می زند
و نمی فهمد چرا؟!
نفهمیدنِ حالِ دل
عینِ گم کردن چیزی درونِ آدمی ست!...
آشفته ای
بی هیچ دردی شاید!!!
دردهای خاموش ;آدم را خاموش می کند....
جایی خاموش از دلمردگی
دل را بس است شاید....
معراج می خواهد دلم
اما دلیلش را نمیدانم....
اسفند ;
یادآور روزهای خوب وشیرین 
باشهداست....
یادآور انبوهی از عهده
سلام  دوستای عزیز و دوست داشتنی امروز می خواهیم لینکدونی مشهد رو بهتون معرفی کنم،این لینکدونی برای ایجاد فضای شاد و صمیمی برای شما بچه های گل مشهدی است،
امیدوارم که فضای گرم و صمیم رو با هم ایجاد کنید.
در این چتکده برای اینکه بتونید در گروه ماندگار باشید و توسط مدیر گروه حذف نشید باید به قوانین گروه احترام بزارید در غیر اینصورت توسط مدیر گروه حذف و امکان بازگشت به گروه را ندارید.
مدیر گروه دوست داره و از اقوانین اصلی  گروهشه که به یکدیگر احت
شاهد مرگ غم‌انگیز بهارم، چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ 
نیست از هیچ طرف راه برون‌شد ز شبم
زلف‌افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟ 
از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته‌ی این ایل و تبارم چه کنم؟ 
من کزین فاصله غارت‌شده‌ی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم؟ 
یک‌به‌یک با مژه‌هایت دل من مشغول است
میله‌های قفسم را نشمارم چه کنم؟
 
سید حسن حسینی
 
سلام  دوستای عزیز و دوست داشتنی امروز می خواهیم لینکدونی مشهد رو بهتون معرفی کنم،این لینکدونی برای ایجاد فضای شاد و صمیمی برای شما بچه های گل مشهدی است،
امیدوارم که فضای گرم و صمیم رو با هم ایجاد کنید.
در این چتکده برای اینکه بتونید در گروه ماندگار باشید و توسط مدیر گروه حذف نشید باید به قوانین گروه احترام بزارید در غیر اینصورت توسط مدیر گروه حذف و امکان بازگشت به گروه را ندارید.
مدیر گروه دوست داره و از اقوانین اصلی  گروهشه که به یکدیگر احت
در مقام انسانی مرده، صبح به صبح در زندگی دیکته شده ای قدم می گذاریم ک بر آن تغییری نیست. به مثابه ی یک پروتکل انسانی، مسیر مشخصی داریم. کاملا هدایت شده برای مصرف کردن، فکر کردن و عمل کردن. واکنشی یکسان جمعی مان در برابر حوادثی خارج از کنترل، نشان از درست عمل کردن سیستم می دهد. کنترل ذهنی یکپارچه توسط مدیا، و نظام طبقاتی تو در تو ک اعمال شده بر همگان است، خودآگاهی فردی را در راستای یک تفکر کنترل شده جمعی قرار می دهد ک باعث می شود فکر کنیم، آنچه ه
همگان می دانیم که برای ازدواج، تحقیق لازم است،کسانی که با چشم باز انتخاب کردند بعد از زندگی مشترک کمتر به مشکل لا ینحل برخورد نمودند! 
درصد قابل توجهی از ازدواجهای عاشقانه که لبریز از احساسات جوانی و توام با ناپختگی است بعد از مدت کوتاهی به بن بست رسیده است که اگر شناخت کافی در منش و رفتارهای طرف مقابل وجود داشت بن بستی هم وجود نداشت!
منطقی و معقول است برای تحقیق باید به افرادی مراجعه کرد که مورد وثوق و اعتماد باشند و اطلاع کافی از شخص مورد ن
یا خیر حبیب و محبوبیک وقتهایی بعد از کلی بالا و پایین و آشفتگی، آدم میرسه به یه موقعیت به نسبت دلپذیر و دوست داشتنی، هم خودش خوشحاله هم فکر میکنه خدا رو راضی و خوشحال نگه میداره توی اون اوضاع؛ اما مدتیه دارم فکر میکنم موندن توی اون وضعیت درست و خوبه، یا مثل آب زلال و شفافه که سکونش به مرور شفافیتش رو ازش میگیره. شاید موندن توی این وضعیت خوشایندِ خوب من رو از فرصت بدست آوردن موقعیت های خوب تری غافل کنه.قبل ترها اصولا آدم گذر بودم نه ایستادن؛ ام
سلام من!
الان که داری اینو میخونی داری دوران ابتداییتو میگذرونی!
یه دختر شیطون ریزه میزه ای:دی
و البته پر حرف.. 
اگه حرفی تو دلت میموند و ب مامانت قبل خواب نمیگفتی خوابت زهر میشد زهر! 
رفتی راهنمایی..تو اون دوران برنده فلان مسابقه شدی و الان؟
باید بگم دوباره رفتی تو مسیر همون مسابقه منتها با نوع مدل دیگ و اون شده یکی از تنها دلخوشیات تو شهر غریب شاید..
دوران راهنمایی مسیرتو خارج از المپیاد کردی..
و دلخوری دبیر و.. 
نمیدونم کی بود کی شد ک دیگ نگفتی
سلام  دوستای عزیز و دوست داشتنی امروز می خواهیم لینکدونی مشهد رو بهتون معرفی کنم،این لینکدونی برای ایجاد فضای شاد و صمیمی برای شما بچه های گل مشهدی است،
امیدوارم که فضای گرم و صمیم رو با هم ایجاد کنید.
در این چتکده برای اینکه بتونید در گروه ماندگار باشید و توسط مدیر گروه حذف نشید باید به قوانین گروه احترام بزارید در غیر اینصورت توسط مدیر گروه حذف و امکان بازگشت به گروه را ندارید.
https://t.me/linkdoni1800
مدیر گروه دوست داره و از اقوانین اصلی  گروهشه ک
خانه را که تعمیر کردیم، اطراف پنجره را گچ نگرفتیم. دیشب از روزنه های کنار پنجره یک گنجشک سیاه بخت وارد اتاقم شده و خودش را دیوانه وار به در و دیوار میکوبید. دمش کنده شد، بالهایش تمام زخمی شد. 
من در همان حالت خواب و بیداری، پنجره اتاق را باز کردم تا خودش را نجات بدهد. در همان حال به رخت خواب برگشتم و به خواب عمیقی فرو رفتم. 
با صدای اذان که در گوشم سوت کشید بیدار شدم و به اطرافم نگاهی انداختم. هوا خیلی سرد و کشنده بود و من تنم در برابر سرما نازک و
سلام
من یک دختر ۱۹ ساله هستم که امسال ۹۸ دومین کنکورمه . کنکور اولم که 97 بود به خاطر یکسری مشکلات که کنترل شون از دست من خارج بود از مهر ماه درس رو ول کردم و بعد از حل شدن نسبی شون هم که نزدیک به کنکورم بود دچار یک دوره افسردگی شدید شدم و نتونستم درسم رو بخونم و برای کنکور آماده بشم و رتبه م هم خیلی بد شد حدود ۱۵ هزار منطقه. 
به خاطر همین اصلا کنکور 97 رو دوست ندارم حسابش کنم انگار که ۹۸ قراره اولین کنکورم باشه بهش نگاه میکنم. این یک سالی که پشت کنکو
سلام دوستان خوبم
چند وقت پیش سوالم رو پست توی فرهنگ ما کسی مثل من حق عاشق شدن نداره، مطرح کردم و راهنماییم کردید.
حالا بعد از گذشت چند مدت اون آقا چند شب قبل اومد و با کلی حاشیه رفتن و خجالت حرف دلش رو بهم گفت و ازم خواست که کمکش کنم، گفت دیگه بیشتر از 4 سال نمیتونسته حرف دلش رو نزده بذاره بمونه و دلش رو زده به دریا.
در مورد چند مساله مهم با هم حرف زدیم و مخالفت مادر ایشون خیلی پر رنگ بود و از من خواستن کمک شون کنم تا مادرشون راضی بشه؛
اول بگم که خ
سلام
من دختری بالای ۲۵ سال هستم، همیشه سعی کردم منطقی باشم و خصوصا تو امر ازدواج عاقلانه فکر کنم و به هر کسی دلبسته نشم... 
حدودا پنج سال پیش تو گروهی تو فضای مجازی که متشکل از افراد فرهیخته و دانشگاهی بودند توسط یکی از دوستانم عضو شدم و در کل گروه سالم و مفیدی بود... پس از مدتی با چهار نفر از اعضای اون‌ گروه یه گروه کوچیکتر و مجزا در کنار همون گروه زدیم. 
یکی از اعضا آقایی بودن که از بنده چند سال بزدگتر بودن ... طی این پنج سال اتفاقاتی افتاد که خار
دانلود آهنگ جدید ایوان بند دل
Download New Music Evan Band – Del
ایوان بند دل
 
دانلود آهنگ جدید ایوان بند دل با لینک مستقیم
 
متن آهنگ دل از ایوان بند
 
دلم دلبسته شد وابسته شد جانم به جانت نشستم توی طوفان تو عشق بی امانتتمامم را بگیر از من تو اما باورم کن نمیخواهی مرا آتش بزن خاکسترم کنمیخواهمت تو بگو از نامو نشانت بد جوری بند است عزیزم جانم به جانتدل برده از من آن دو ابروی کمانت بند است عزیزم انقدر جانم به جانت
 
+++
ترانه جدید و زیبای دل ایوان بند کامل
پخش
میدونین بدبختی یعنی کی؟...
اینقدر الان پریشونم که نمیدونم باید چیکار کنم...
بدبختی یعنی اونجایی که بابا درمیاره بهت میگه بیخودی دیگه تلاش نکن، اونا چندماه پیش خواستگاریشونو کردن و جوابشونم گرفتن...
میدونین
این یعنی چی؟... این برای من یعنی خود خود مرگ... اون میدونست من چقد
دوستش دارم... اون میدونست دارم برای یک‌ثانیه دیدنش جون میدم... اون
میفهمید چقد بی تابشم، خودش بهم قول داد برام درستش میکنه...
و امروز
جواب همه چراهای ذهنمو گرفتم... محمد منو دو
امروز صبح با دخترم رفتیم استخر کرال سینه تمرین کردم خیلی بهتر شدم تو کرال سینه . دخترم میگفت اینجا هیچ دوستی ندارم گفتم اینجا اومدی شنا تمرین کنی تو پارک وقت برای بازی کردن زیاد داری. 
بعد رفتم تو جکوزی بعد حوزچه آب سرد اونجا خیلی آرامش بخشه آدم همه غمهاشو فراموش میکنه.
۴ شهریور هم پسرم سنجش داره برای ورود به مدرسه هرچی خدا بخواد همون بشه.
دیروز و پریرپز گرمازده شده بودم سرم و اینا زدم  حالم بد بود ولی امروز بهترم استخر هم رفتم خوب شدم کاملا.
 
هو القادر
.
اینجا آغاز دنیای پر رمز و راز هر دندون خرگوشی بی دندونیه
یه روزی هممون اینجا بودیم
خیلی زود گذشن،نه؟! بقیه اش از این هم زود تر می گذره
اینجا تنها جای دنیاست که مطمئن میشی زندگی درجریانه چه تو بخوای چه نه
اینجا هر روز صدای گریه ای بلند میشه
گریه نه از سر ترسه نه مکان نه چیز دیگه
گریه ی شکر گذاری نفسیه که خیلی هامون فراموششکرده ایم
اینجا آغاز و پایان دنیا کنار همه
خیلی ها منتظر شنیدن گریه اند برای شروع و آدم هایی در طبقات دیگر می گری
بسم الله الرحمن الرحیم
در خانه امام حتی جای سوزن انداختن هم نبود.بحث داغ داغ بود.
امام یک طرف و بقیه در طرف دیگر.
در اوج بحث ها ناگهان بانگ اذان برخاست.
_وقت نماز است سوال هایتان باشد برای بعد از نماز.
مرد مسیحی اصرار کرد:
_نرو جواب هایم را گرفته ام تنها چند سوال کوچک مانده تا ایمان بیاورم.
امام اما با همان آرامش همیشگی به محراب نماز رفت و با خدای خود مشغول راز و نیاز شد.
مرد که این عقیده استوار را دید بی درنگ ایمان آورد و از مدافعان پروپاقرص اسلام
|اول نوشت: این روزها که اینجا نیستم جایی هست که مخفیانه(!) در آن می نویسم، از روزمرگی ها گرفته تا هر چه که دوست دارم از شعر، فیلم و موسیقی. در سکوت و خلوت یک جمعیت ده دوازده نفره که سکوت کاملند! اگر دوست داشتید شما هم به جمع مان اضافه شوید حتما برایم کامنت بگذارید |
 
نوشته بود، به سادگی نوشته بود :"تو زندگیم همیشه دوست داشتم کلمه ی توی پرانتز باشم، از نزدیک شدن بیش از حد آدمها بدم میاد. از اینکه هیچ حسی بهشون ندارم هم." و صدای هندزفری رفت روی :"هیچ ک
«استاد، این همه دلتنگی برای چیست، این اندوه و این سراسیمگی؟»
آه از آن نگاه دلتنگ! گفت: «می ترسم خداوند قدوس بر من خشم گیرد، زیرا او به کرامت خویش غیور است.»
از این ادعا قلب کاتب چنان تیر کشید که جز شفای دست استاد آن را آرام نکرد. گفت: «اگر بنی اسرائیل به چیزی دلبسته شود که به سبب آن خداوند را از یاد ببرد، خداوند آن چیز را نابود خواهد کرد.»
یوحنا گفت: «چگونه ممکن است، استاد، حال آن که شما به کذب ادعای دیگران برخاستید؟»
گفت: «ابراهیم، اسماعیل را
مردم حقیقتاً در عمل به توصیه‌ی امام کوتاهی‌ای نکردند و نمی‌کنند. سرّ این جاذبه چیست؟ این جاذبه‌ی بی‌نظیرِ امام بزرگوار ناشی از چیست؟
(...) امام مختصّات شخصیّتی‌ای و موهبتهایی را دارا بود و خدا به او داده بود که این مختصّات، این خصوصیّات در کمتر کسی در این حد جمع می‌شود. امام این خصوصیّات را داشت: انسانی بود شجاع، انسانی بود «باحکمت» و «باتدبیر»، انسانی بود «پارسا» و «پرهیزکار» و «دلبسته‌ی به خدای بزرگ»، «دلباخته‌ی به ذکر الهی»؛ امام مر
چانه چروکیده اش را گذاشت روی انحنای عصا و خیره شد به روبرو. هر دو چشمش آب مروارید داشتند و منتظر تاریخ عمل بود دیگر چشم هایش سوی قدیم را نداشت.با خودش گفت مهم نیست چیز زیادی برای دیدن هم وجود نداره.
کمی دورتر داخل زمین بازی بچه ها بازی میکردند و صدای فریاد و جیغشان فضا را پر کرده بود سمعکش سوت میکشید فکر کرد یه روزم باید به رضا بگم این سمعک رو ببره برام تنظیم کنه.
این پارک تنها چیزی بود که هنوز دوستش داشت صندلی های سبز پر رنگی که اگر بیشتر از دو س
جنس «شهادت» تو فرق می کند!تو یک زنی...جهاد بر زنان واجب نیست، اما تو هم شهید می‌شوی.تو می‌دانستی به کسی بله می گویی که دنیایی نیست،وقتی بله گفتی شهید شدی...لحظه لحظه عاشقانه‌ات را زندگی کردی، می‌دانستی عمر عاشقانه‌ات کوتاه استو با این علم و آگاهی‌ات، شهید شدی...گفت دلبسته‌اش نشوی وتو هر بار پس از شنیدن غزل‌های خداحافظی‌اش شهید شدی...ثانیه‌های نبودنش را همچون گذران سالیانی دور و دراز تحمل کردی ودر تیک تاک ثانیه‌های نبودنش شهید شدی...ترس و
اینجا کجاست؟ سرزمین مجازی‌ها. 
مجازی چیست؟ واقعیتی که با خیال مخلوط شده است. خواسته یا نا خواسته ... 
در این سرزمین هرچقدر هم سعی کنی واقعی باشی با یک مشت
کلمه نمی توانی واقعیت را به تصویر بکشی. خلأ هایی باقی می ماند که
خواننده نا خوداگاه آن خلأ ها را با تصورات خودش تکمیل می کند. آیا من
بیدل هستم و بیدل من است ؟! به هیچ وجه! من بیدل هستم منهای برخی شعار ها
که بیشتر برای خودم جنبه ی انگیزشی دارند. آیا من از خودم عکس یا صدایی
گذاشتم؟ آیا اطلاعاتی
دی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: همسری دارم که
هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید، و چون از خانه بیرون می روم
بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای رزق و
روزی (و مخارج زندگی) غصه می خوری، بدان که خداوند آن را به عهده گرفته است
و اگر برای آخرت خود غصه می خوری، خدا اندوهت را زیاد کند [و بیشتر به فکر
آخرت باشی ]. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «برای خدا کارگزارانی
[در روی زمین ] است و این زن ی
زندگیِ تقلیدمحور انتقاد از فقه را دشوار نموده است. در گذشته نقدِ فقه
آنچنان در نظرها مهم جلوه نمی کرد امّا امروزه که فقه به عرصه حقوقی و
قانونی کشیده شده است نقدِ مباحثِ فقهی بسیار گسترش یافته است. فقه در قدیم
در خُرده رفتارهای مردم و به نوعی زیستِ شخصی انسان ها جریان داشته است
امّا با ظهورِ جریانِ انقلابِ اسلامی در ایران فقه به حوزه رفتارِ عمومی
گسترشِ چشم گیری یافت و از این روی موردِ انتقاداتِ بیشتری قرار گرفت.
سروکارِ نقدِ فقه در گذشته
غیاث الدین ابو الفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری، شاعر، فیلسوف، ریاضیدان و منجم شهیر ایرانی بنا به بعضی روایات در ۱۸ می سال ۱۰۴۸ میلادی در شهر نیشابور متولد شد و بواسطه اینکه پدرش خیمه دوز بود به لقب خیام مشهور شد.وی در دوران کودکی و نوجوانی نزد اساتیدی چون مولوی قاضی محمد، خواجه ابوالحسن انباری، امام موفق نیشابوری و شیخ محمد منصوری در نیشابور و بلخ به تحصیل علم و دانش پرداخت. بسیاری از اندیشه های علمی خیام تحت تاثیر افکار ابوعلی سینا و اب
مردم حقیقتاً در عمل به توصیه‌ی امام کوتاهی‌ای نکردند و نمی‌کنند. سرّ این جاذبه چیست؟ این جاذبه‌ی بی‌نظیرِ امام بزرگوار ناشی از چیست؟
(...) امام مختصّات شخصیّتی‌ای و موهبتهایی را دارا بود و خدا به او داده بود که این مختصّات، این خصوصیّات در کمتر کسی در این حد جمع می‌شود. امام این خصوصیّات را داشت: انسانی بود شجاع، انسانی بود «باحکمت» و «باتدبیر»، انسانی بود «پارسا» و «پرهیزکار» و «دلبسته‌ی به خدای بزرگ»، «دلباخته‌ی به ذکر الهی»؛ امام مر
دانلود رایگان فیلم سینمایی باورم کن
فیلم ایرانی باورم کن به کارگردانی محمد حسین پور
کارگردان: محمد حسین پور | ژانر: اجتماعی، خانوادگی | سال تولید: 1393 | تاریخ انتشار: 11 فروردین ماه 1399
مدت زمان: 94 دقیقه | نوع: سینمایی | مخاطب: خانواده | کیفیت ویدئو: WEB-DL
حجم: متفاوت | محصول کشور ایران | تهیه کننده: محمد حسین پور
خلاصه داستان: دو همزاد نگار و دنیا در مسیر زندگی همسفر میشوند تا تصمیم جدیدی برای ادامه‌ی راه‌شان بگیرند. برنا ضلع دیگر این مثلث در این سفر ش
مصطفی روشنی - یکی از مسائلی که حین مطالعه ی بیانیه مرا به خود مشغول کرد، میزان آشنایی،ایمان و باورمندی ومباهات ما ها به برخی عناوینی است که در بیانیه اشاره شده است. به این عبارات از بیانیه دقت کنید:«کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورد دار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورد دار در رسیدن به رتبه‌های با
بنده ات هستم خدای بی مثال
بنده ای دلبسته هستم ، کوتِوال
رهروی از رهروان راه تو
دلخور از بیهودگی ها ، ابتذال
قادر و کامل تو هستی مهربان
در نبودت میشوم آشفته حال ،
روبرویم یک فراز تازه است
یاد تو جان مرا سازد زلال
منتظر هستم خدا ، دستم بگیر
لطف خود را کن نثارم ذوالجلال
میدرخشد چشم ها در چهره ات
شبچراغ است و چو یاقوت کمال
عاشق زیبائی و روح توام
خلوتی فارغ ز هر نوع قیل و قال
از لطافت مثل و مانندت کجاست؟
در بزرگی بینظیر و بی زوال
گل خجالت میکشد از حُ
برگه های امتحان پخش شده
زرنگ تر ها که عده کمی هستند، تند تند در حال جواب دادن به سوالات هستند.
برخی به سالن امتحان چشم دوخته اند و هرازگاهی به یکی دو سوال پاسخ می دهند.
عده ی زیادی1 هم مشغول نظاره اطراف و نقشه کشیدن برای زیبا و مجلل
تر کردن سالن امتحانات هستند؛ بدون اینکه حتی به یک سوال جواب بدهند.
وقت امتحان محدود و بود و به آخر رسید. حالا زمان تحویل برگه هاست.
تو جزو کدام دسته ای؟ به سالن امتحان دلبسته ای یا بابت پاسخ های صحیح خیالت
راحت است؟
م
کربلای تو همین جاست همین امروزست 
عهد کن با ولی عصر معاصر باشی
در دل اگر که گندم ری کشته ای نیا خود را به پای درهم اگر کشته ای نیا
نورش نصیب قلبه منافق نمیشود دلبسته ی مقام که عاشق نمیشود
جای نشستن است مگر زیر نام تو بی رگ چگونه دم بزنم از قیام تو












متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باش
رئیس جمهور ازبکستان گفت: زبان ازبکستانی یکی از بزرگ ترین زبان‌های جهان است و به این زبان تقریباً ۵۰ میلیون نفر تکلم می‌کنند.
«شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان در مراسم سی‌امین سالگرد اعطای جایگاه دولتی به زبان ترکی ازبکی گفت: زبان ازبکی برای مردم ما مظهر خودآگاهی ملی و استقلال دولتی و دارای ارزش معنوی است.
رئیس جمهور ازبکستان اظهار داشت: کسی که می‌خواهد تمام زیبایی، جذابیت و غنایی زبان ما را احساس کند باید لالایی مادران ما، داستان‌ها
دانلود ریمیکس لبخند فرزاد فرخ
Download remix Farzad Farokh >> ♬ Labkhand ♬ >> Music streaming from wikimusic
 
لبخند تورا به دنیا ندهم با عطر هوایت به رویا بروم
وقتی که تو باشی دلارام شوم
جانم تو بخند که آرام شوم
من عاشق چشمان سیاهت شوم دلبسته ی آن طرز نگاهت شوم
آنقدر که رخسار تو زیباست مرا دیوانه ی
خود کرد هر بار که دیدم تورا
تو شدی جسم و جان من گل مهربان من تو شدی بهار من
من به تو دل دهم که چون برسم به قلب تو بشوم فدای تو
تو شدی جسم و جان من گل مهربان من تو شدی بهار من
من
سلام و خسته نباشید و خدا قوت! 
حرص می خورم که چرا از شما دورم و جز دعا نمی توانم هیچ کاری بکنم. گزارش که به من می دهید هم خوشحال می شوم و هم عذاب وجدان می گیرم. احساس می کنم دارید لطف زیادی می کنید؛ لطفی که لیاقتش را ندارم و سزاوارش نیستم. 
امیدوارم با کار و تلاش و خاکی شدن بچه ها در کنار هم، اختلافات و دلخوریها هم زیر آوار دیوارِ خراب شده خاک شود و هیچ گاه دوباره پیدایش نشود.
آرزو می کنم پایگاه با این ساخت و ساز انقلابیتر شود؛ نمی دانم چگونه ولی آ
روان‌شناسی تکاملی ورکمنانتشارات کمبریج . ویراست سوم . ۲۰۱۴اثر: لانس ورکمن . ویل ریدرترجمه‌ی آرش حسینیانمجموعه‌ی چهار جلدینشر تلنگر . ۱۳۹۶جلد اول . 240 صفحه . رقعی . ۴۰ هزار تومانجلد دوم: 240 صفحه. رقعی. ۴۴ هزار تومن
جلد سوم: 275 صفحه. رقعی. ۴۸ هزار تومانخرید از طریق تلگرام:  @Hoseinian_Arashخرید از طریق واتس اپ و پیامک: 09355934703
معرفی اثر:-  چرا انسان‌ها (و بسیاری از موجودات دیگر) در دوره‌ی نسبتاً درازی از زندگی‌شان قادر به تولیدمثل نیستند؟ یا به‌عبارت‌دی
ماجرای دختر آبی تمام شد. این اتفاق،‌ ابعاد چند وجهی و تو در تویی دارد. اما آنچه که در اینجا محل توجه است، نقش سلبریتی ها در پمپاژ رسانه ای و انتشار نفرت پراکنی نسبت به عملکرد حکومت در این خصوص است. سلبریتی ها به عنوان مداخله‌گرهای کنترل نشده‌ای هستند که ظرفیت بسیاری برای ایجاد انواع بحران‌های اجتماعی در ایران را دارند. آنها نقشی موثر در رهبری تغییرات رفتاری در موضوعات متنوع از انتخابات گرفته تا سبک­ زندگی و نوع پوشش و ... دارند. بدون آن که ص
بسم رب الزهرا(س)
از دیدگاه علم روانشناسی:
با‌ نگاه کردنی که اسلام آنـرا حرام و دارای اشکال اعلام کرده ، می بینیم و با این دیدن در بلنــد مدت ، چشم به نگاه کردن های متفاوت و مکرر عادت میـکـند ، حیـــا و قبح چشــم چرانی در وجود ما شکســته خواهد شد ، و دل به سمت خواستن پیش میرود و در این حین احتمال دلبسته و شیفته شدن با افزایش تعداد دفعات نگاه کردن بالا میــرود و تبدیــل به فکر و دل مشــغولی میشود ؛ این قضیه زمانی بسیار مخرب خواهد بود که فرد ، متأه
راستش من کنکوری ام.
این بیش از همه چیز آزارم میدهد. از اول هم زیاد کنکور را جدی نگرفتم، شاید اشتباه کرده باشم. ولی معتقد بودم اگر من نروم دانشگاه، من تشنه خواندن، تشنه نوشتن، که میخواهد برود؟ 
سال آخر دبیرستان سه بار ترک تحصیل کردم ولی هربار با پادرمیانی کسی برمیگشتم. سال آخر مجموعا یک ماه در کلاس حاضر نشدم.
شاید دانشگاه هم بروم همین بشود. خدا میداند...
از سه سال پیش که همه چیز برایم فراهم شد تا مهاجرت کنم افسوس بسیار خورده ام. البته سخت هم بود،
دانلود آهنگ علیرضا خان تو مرا دیوانه کردی 
Download New Music Alireza Khan – To Mara Divane Kardi
دانلود آهنگ جدید علیرضا خان به نام تو مرا دیوانه کردی با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
ترانه : کارن موسوی   موزیک : آرش نوایی   تنظیم : حامد برادران
متن آهنگ تو مرا دیوانه کردی علیرضا خان 
آخرش دیدی مرا دیوانه کردی
با یه عالم غم مرا هم خانه کردی
آدم دلبسته عاقلی بودم تو مرا دیوانه کردی
تا زمانی که به تو آلوده بودم
 
از زمین و از زمان آسوده بودم
تو مرا ب
 
از شما می‌پرسم: به چه کسی باید دل ببندیم؟
 
با چه کسی باید ارتباط دوستانه برقرار کنیم که شایستگی داشته باشد و ما نیز شایستۀ دوستی او باشیم؟
 
چه ویژگی‌هایی برای یک دوست و همراه مناسب، لازم و ضروری است؟
 
آیا می‌توانیم به هر کسی که از او خوشمان آمد؛ دلبسته یا وابسته شویم؟
 
آیا هر که از راه رسید و به ما سلام کرد، دوست واقعی ماست؟
 
و ...
 
***
 
دوستان عزیز و همراهان گرامی؛
 
چند روز پیش یک نوجوان باهوش، از من پرسشی داشت که نتوانستم پاسخ درست و ر
اسفند یعنی انتظار برای بهار و مرور کردن یک سال که برما رفت.
سالی که گذشت سالی بود پر از فراز و نشیب.
از بازسازی آن خانه قدیمی  که رمق مان را کشید گرفته است تا نوسانات افتضاح اقتصادی.
به خانه که نگاه میکنم، آن رمق رفته تا حدی بر میگردد
نگاه میکنم به نهال خرمالویی که اسفند کاشتیم و انجیری که حالا پر از میوه شده و انگوری که ریز ریز جوانه زده و گلهای رنگی رنگی که جانمان را صفا میدهد و بدو بدوی بچه ها در حیاط و دیگر هیچ.
بابت همینها تا نفس میکشم خدا را
طرح واره درمانی، رویکردی یکپارچه نگر است که ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و بین فردی را در بر میگیرد. و در حال حاضر با رویکردهای مبتنی بر توجه آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در حال ادغام است.
آیا جملات زیر در مورد شما صدق میکنند؟ کدام جملات در مورد شما صدق می کند؟
حوزه بریدگی و طرد
درگیر عشقهای یکطرفه می شوم. در روابط عاطفی ام شکست می خورم. دلبسته ی کسی می شوم که مرا دوست ندارد و کسی را که دوستم دارد برایم جذاب نیست. در روابط عاطفی ام هیجانه
سلام
در بحث پذیرش تعدد و همسر خوب بودن ، همیشه می گم باید مثل همسران ائمه و پیامبران بود، و در جواب افرادی که می گن همسر ما مثل پیامبران و ائمه نیست می گم تو مثل حصدت آسیه باش . تا در کل بشی یه زن با لیاقت و بهشتی. زنی که ملائک بهت افتخار می کنن...
دوستی می گفت تو این دوره زمانه نمی شه و الان زنها یاغی شدن و ...
 
 
 
ببینید
اگر ما کلا بخوایم ، فارغ از دین، زمونه رو ببینیم و بر طبق زمان عمل کنیم، جدای اینکه هیچ رفتاری ثبات نخواهد داشت، هیچ رفتاری هم در
                                                                 *بسم الله الرحمن الرحیم *
شرح دروس معرفت نفس 
استاد صمدی آملی
***********************
 هر کس بهشت می خواهد، وزنی دارد و وزنِ او بهشت است. 
 هر کس جَنّاتٌ تَجری مِن تَحتِها الاَنهار بخواهد وزن دارد و وزنش معلوم است و وزنِ او همان جَنّات تَجری مِن تَحتِها الاَنهار است! 
 اما هر کسی دل به خدا وابسته است، چون خدا بی مقدار و غیرمتناهی است، چون حقِ صمدی است، این دلبسته شده و این دلداده هم جاهلِ بی مقدار می
                            *بسم الله الرحمن الرحیم *
شرح دروس معرفت نفس 
استاد صمدی آملی
***********************
 هر کس بهشت می خواهد، وزنی دارد و وزنِ او بهشت است. 
 هر کس جَنّاتٌ تَجری مِن تَحتِها الاَنهار بخواهد وزن دارد و وزنش معلوم است و وزنِ او همان جَنّات تَجری مِن تَحتِها الاَنهار است! 
 اما هر کسی دل به خدا وابسته است، چون خدا بی مقدار و غیرمتناهی است، چون حقِ صمدی است، این دلبسته شده و این دلداده هم جاهلِ بی مقدار می شود، چون مقدارش به حساب در نمی
به نام خدا...
انشا درباره ی همسایه ای به نام هلما
 
وی به مناسبت آغاز هفتمین سال  وبلاگ نویس شدن خود یک پست (link) منتشر و از همراهی ماها تشکر کرده است؛ من هم تصمیم دارم به عنوان یکی از بهترین دنبال‌کنندگان وی، این پست را تقدیم کنم. ( از همین رو! از بقیه رفقای مشترک از رامین و نسرین گرفته تا یسنا و محبوبه و فرشته و خورشید شب و باقی از شرق و غرب کشور پهناورمان ایران دعوت می‌کنم آنها نیز با این کار وی را خوشحال بکنند. اگر نوشتید لینکش رو زیر همین پست ق
به نام خدا...
انشا درباره ی همسایه ای به نام هلما
 
وی به مناسبت آغاز هفتمین سال  وبلاگ نویس شدن خود یک پست (link) منتشر و از همراهی ماها تشکر کرده است؛ من هم تصمیم دارم به عنوان یکی از بهترین دنبال‌کنندگان وی، این پست را تقدیم کنم. ( از همین رو! از بقیه رفقای مشترک از رامین و نسرین گرفته تا یسنا و محبوبه و فرشته و خورشید شب و باقی از شرق و غرب کشور پهناورمان ایران دعوت می‌کنم آنها نیز با این کار وی را خوشحال بکنند. اگر نوشتید لینکش رو زیر همین پست ق
یوگنی آنگین

 

یوگنی، بچه خرپولی است که وقتی عمویش می میرد، برای سرکشی به ثروت او به روستایی می رود و آنجا با دختر زیبایی به نام تاتیانا برخورد می کند که خواهر زن دوست شاعرش است. طبعتا تاتیانا هم دل به یوگنی می دهد و دلبسته او می شود اما یوگنی
ادامه مطلب
 
 
 
 
 ! نمیدونم درسته یا نه ولی بچه های یونی فکر میکنن تنفر من و [ ر] از هم دیگه تهش به عشق منتهی میشه .یبار [الف] بهم گفت : عشق از همین تنفرا به وجود میاد ! منظورش این بود که درسته تو و [ ر] با هم کارد و پنیر هستین ولی تهش به عشق تبدیل میشه.من روزای اول واقعا جلوش گارد گرفته بودم چون به [ح] جانم شباهت داشت و فکر میکردم میخواد جاشو تو قلبم بگیره ! حالا کاریم نمیکرد بیچاره ولی من از قلب خودم میترسیدم از اینکه نکنه دلبسته ی [ ر] بشه . نگاشو همیشه رو خودم حس
سر کلاس مثنوی، استاد گفتن باوری در عرفان جاریه که معتقده شیطون گناهی مرتکب نشده، بلکه از اونجایی که ایمان عمیقی داشته که فقط باید برای خالق سر فرود آورد، به انسان گلی تعظیم نکرده. یعنی آخی شیطون نازم، گل پیازم، چه قدر ما بدیم که تو رو لعنت می‌کنیم و این نسبیت‌گرایی‌ها.
داشتم به قصه‌های کلاسیک و جهان سرگرمی امروز فکر می‌کردم، تو قصه‌ها، معمولا یک جنگ تن به تن خیر و شری جریان داشت، معمولا اکثریت با شر بودن و تعداد سپاه خیر قلیل بود، معمولا
زهرا جان سلام
 
دخترکم با رفتنت همه روال زندگی ما را به هم ریختی. باز هم اتفاقی متوجه شدم روز ازدواج با "ماما" کذشته است و ما اصلا یادمان نبوده است. پیامکی بی ارتباط با این موضوع را دیدم و ناگهان تاریخش در ذهنم جرقه زد که ای داد این روز مثلا روز عزیزی برایمان بوده است.با تعجب به ماما نگاه کردم و ماما هم تازه یادش آمده بود. هر دو بی تفاوت گذشتیم اما یاد تو کردیم. آخرین باری که تو بودی و در جمعی کوچک و چهار نفره جشن کوچکی گرفتیم. الان که نیستی انگار ه
 
اولین بار بابا ازش گفت برام... گفت برو قبرش رو پیدا کن.
اولش بخاطر بابا بود که رفتم و قبرشو پیدا کردم. بعد... دیدم چقد فرق داره! وقتی سر قبرش می نشستم از دنیا فارغ میشدم، آروم آروم آروم بودم. حتی به هیچی فکر نمیکردم.
اوایل هر هفته میرفتم، بعد شد هفته ای دوبار، بعد ساعت های موندنم زیاد شد... گاهی یک ساعت، دو ساعت، سه ساعت، چهار ساعت می نشستم و به هیچی فکر نمیکردم. انقدر آروم بودم که دلم نمیخواست دوباره پاشم برم بین آدمها و توی شهر...
هر وقت از سر قبرش
کتاب فلسفه‌ای برای زندگی با عنوان فرعی رواقی زیستن در دنیای امروز،
سیزدهمین  کتاب از مجموعه تجربه و هنر زندگی از انتشارات گمان است. مجموعه
تجربه و هنر زندگی به مسائلی فلسفی می‌پردازد که راه زندگی هرکس را مشخص
می‌کند و این کتاب، شاید یکی از بهترین کتاب‌هایی باشد که می‌توانید در این
زمینه مطالعه کنید.
ویلیام اروین – نویسنده کتاب – با بررسی فلسفه رواقیون باستان و با استفاده از تجربه‌های شخصی خودش در مسیر رواقی زیستن، به خواننده نشان م
تصمیمات کوچک ولی نتایج خارق العاده
 
بر نادانی فرد همین بس که دلبسته رای خویش باشد 
                                                       پیامبر اکرم(ص)
 
نفر سوم با چندتا تصمیم بد می گیرد مثلا غذایی بد در اداره بخورد،
شکلات بخورد و سیگار بکشد و بعضی روزها به همسرش بی محلی کند
و بعد از 10 ماه اتفاقی نمی افتد و بعد از 20 ماه اتفاق نمی افتد و بعد از
27 ماه در اداره مشکلاتی بوجود می آید و در خانه سردی حاکم می شود،
و 15 کیلو چاق می شود و با خوردن نوشابه و غذایی ز
مردم شناسیِ صدقه؛ مواجه انتقادی با محتواپرستی
 
گاهی اوقات اسلام را به یک مجموعه اعتقادات فلسفی تقلیل می دهیم، در واقع در این نگاه «محتوا» برای ما اصالت پیدا می کند و از «فرم» غافل می شویم. محتواگرایی باعث عدم فهم اقتضائات دنیای محقق شده پیرامونی ما می شود، چنان که گفته اند: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست!» گفتار محتوا و کردار فرم است. محتوا در فرم تجسّد و تجسّم پیدا می کند، چنان که روح در جسم تجلّی پیدا می کند و این دو هرگز از یک دیگر قابل تفک
 حاج قاسم به آرزویش رسید، مبادا سست شوید..  چون خبر شهادت مالک اشتر به امیر المؤمنین علیه السّلام رسید بسیار اندوهگین و افسرده خاطر شد گریست و بر منبر تشریف برده فرمود: "ما از خدا هستیم و بسوى او باز مى گردیم، و ستایش خداوندى را سزا است که پروردگار جهانیان است، بار خدایا من مصیبت اشتر را نزد تو بشمار مى آورم، زیرا مرگ او از سوگهاى روزگار است، خدا مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات کرد، با
مانند این گفته ها به ندرت احساسی و عاطفی است عمدتا طرفین به مقصد منافات ناسازگار گویی ها و یا سخنان غیر واقعی توجه نکرده و درنتیجه از سماحت مدتی دستخوش خلت مجازی شده و به منظور تدریج واقف مرحله بعدی تماس می شوند. سرپوش اکثر مواقع طرفین از همان ابتدا ملتفت زوال تناسبات می شونداما کیفیت از قبل شیفته و دلبسته یکدیگر شده اند پذیرش واقعیت(لیس همتایی) برایشان سخت است به چه دلیل که علاقه آنها را بی خطه کرده است. فیلمی که به منظور شکلی افراطی خشن است
تصمیمات کوچک ولی نتایج خارق العاده
 
بر نادانی فرد همین بس که دلبسته رای خویش باشد 
                                                       پیامبر اکرم(ص)
 
نفر سوم با چندتا تصمیم بد می گیرد مثلا غذایی بد در اداره بخورد،
شکلات بخورد و سیگار بکشد و بعضی روزها به همسرش بی محلی کند
و بعد از 10 ماه اتفاقی نمی افتد و بعد از 20 ماه اتفاق نمی افتد و بعد از
27 ماه در اداره مشکلاتی بوجود می آید و در خانه سردی حاکم می شود،
و 15 کیلو چاق می شود و با خوردن نوشابه و غذایی ز
 
 
 
حاج قاسم به آرزویش رسید، مبادا سست شوید..
⭕️ چون خبر شهادت مالک اشتر به امیر المؤمنین علیه السّلام رسید بسیار اندوهگین و افسرده خاطر شد گریست و بر منبر تشریف برده فرمود: "ما از خدا هستیم و بسوى او باز مى گردیم، و ستایش خداوندى را سزا است که پروردگار جهانیان است، بار خدایا من مصیبت اشتر را نزد تو بشمار مى آورم، زیرا مرگ او از سوگهاى روزگار است، خدا مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات
 
 
حاج قاسم به آرزویش رسید، مبادا سست شویم..
 چون خبر شهادت مالک اشتر به امیر المؤمنین علیه السّلام رسید بسیار اندوهگین و افسرده خاطر شد گریست و بر منبر تشریف برده فرمود: "ما از خدا هستیم و بسوى او باز مى گردیم، و ستایش خداوندى را سزا است که پروردگار جهانیان است، بار خدایا من مصیبت اشتر را نزد تو بشمار مى آورم، زیرا مرگ او از سوگهاى روزگار است، خدا مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات کرد،
از صبح که از خواب پاشدم در حال محاسبه‌ی زمان رسیدن‌شون هستم. بیشتر از ده ماه میشه که ندیدمشون و میشه گفت از شدت دلتنگی بی‌حس شدم. اما حالا که دارن میان انگار یادم افتاده که چقدر دلتنگشونم. وقتی دیروز پروازشون تاخیر داشت و ممکن بود پرواز دوم شون رو از دست بدن، دل توی دلم نبود. به خودم میگفتم نگران اونام که توی دردسر نیافتن و مجبور نشن توی فرودگاه معطل بشن تا پرواز دیگه‌ای بگیرن اما این همه‌ی داستان نبود. من نگران خودمم بودم. نگران دلی که دیگه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فیلتر شنی هلدینگ صنایع برتر